زندگی نامه امام جعفر صادق(ع) از ولادت تا شهادت
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۱۶۸۹۷
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امام جعفر صادق(ع)، ششمین پیشوای شیعیان در هفدهم ربیعالاول متولد شدند که این حضرت در طول زندگی مبارک خود توانست نهضت علمی و فرهنگی بزرگی را شروع نماید و پایههای علمی مکتب شیعه را محکم کند تا جایی که از مذهب شیعه اثنی عشری با عنوان «مذهب جعفری» و از آن حضرت با عنوان رئیس این مذهب یاد میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ولادت
امام صادق(ع) بنا به نقل برخی منابع، در 17 ریبع الاول سال 80 هجری و به نقل منابع دیگر، در سال 83 هجری دیده به دنیا گشودند. ایشان در مدینه و در زمان عبدالملک بن مروان متولد شدند. روزگارى كه امت اسلامى طعم تلخ حكومت ستمگرانه عبد الملک را مىچشيد، مبلغان فاسد انديشههاى فاسد مىپراكندند و فرمانروايان ستمگر چيره بودند. مادر آن حضرت فاطمه (امفروه) دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر مىباشد.
نام، نسب و القاب
جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، ششمین امام مذهب شیعه امامی و پنجمین امام مذهب اسماعیلیه است. پدر او امام محمد باق(ع) و مادرش ام فروه دختر قاسم پسر محمد بن ابوبکربود. برطبق کشف الغمه، از آنجا که نسب مادر امام صادق(ع) هم از پدر و هم از مادر به ابوبکر میرسید، امام صادق گفته است: «لَقَدْ وَلَدَنِي أَبُو بَكْرٍ مَرَّتَيْن» (من دو بار از ابوبکر متولد شدهام)؛ اما برخی از جمله علامه شوشتری و محمدباقر مجلسی، این روایت را جعلی میدانند.
کنیه مشهور امام صادق(ع)، ابوعبدالله (ناظر به دومین فرزندش عبدالله افطح) است. با کنیههای ابواسماعیل (ناظر به فرزند ارشدش، اسماعیل) و ابوموسی (ناظر به دیگر فرزندش امام موسی کاظم(ع)) نیز از او نام بردهاند.
مشهورترین لقب او «صادق» است. برطبق روایتی، پیامبر اسلام(ص) این لقب را به او داده است تا از جعفر کذاب تمایز یابد؛[۷] اما برخی گفتهاند امام صادق(ع) به جهت پرهیز از شرکت در قیامهای عصر خود، صادق لقب گرفته است؛ چراکه در آن زمان به کسی که مردم را گرد خود جمع و به قیام برضد حکومت تحریک میکرد، کذّاب (دروغگو) میگفتند. در همان دوران ائمه این لقب برای امام صادق(ع) به کار میرفته است.
برخی از علماء اهل سنت چون مالک بن انس، احمد بن حنبل و جاحظ نیز از او با این لقب نام بردهاند.
فرزندان امام صادق(ع)
از امام جعفر صادق(ع) هفت پسر و سه دختر بر جاى ماند كه عبارتند از:
1- اسماعیل معروف به اعرج که بزرگترين فرزند وی است. اسماعيل در زمان حيات حضرت از دنيا رفت. پس از شهادت حضرت صادق(ع) عده ای از کجانديشان به امامت اسماعيل و عدهای به امامت فرزند اسماعیل محمد پيوستند که آنان را اسماعيليه میگويند.
2- عبدالله بن افطح : وی هميشه با خواسته های پدر مخالفت میکرد. بعد از پدر مدعی خلافت و امامت شد و جمعی نيز امامت وی را پذيرفتند که آنان را فطحيه مینامند. بعدها چون مردم ضعف علمی و عملی وی را مشاهده کردند از او برگشته و به امامت موسی بن جعفر روی آوردند.
3- امام موسی کاظم(ع)
4- اسحاق بن جعفر صادق(ع) شخص جليلالقدر و اهل فضل و تقوی بود و احاديث بسياری نقل کرده است و به امامت برادرش موسی عليه السلام قائل بود.
5- محمد ديباج بن جعفرصادق(ع/9. اين شخص والا از شجاعترين مردمان عصر خود بود و در تمام سال يک روز در ميان روزهدار بود. در سال يکصد و نود و نه به مأمون عباسی به خاطر ظلمها و حقکشيهای وی خروج کرد و مأمون نيز يکی از سرداران سپاه خود به نام عيسی جلودي را با لشکری مجهز به جنگ وی فرستاد. در اين جنگ سپاهيانش را فراری دادند و خود ايشان را نيز دستگير کردند. وقتی که به مرز خراسان رسيدند در محلی به نام «فرقان چاپي» که امروزه معروف به لطف آباد است دار فانی را وداع گفت.
6- عباس بن جعفر صادق(ع) است که سيد جليل القدر و دانشمند و فاضلی بوده است.
7- علی بن جعفر(ع) شخص کثير الفضل و پرهيزگار و صاحب عقيده صادق بود. اين بزرگوار تحت تربيت برادرش حضرت موسی بن جعفر عليهالسلام به مقامات عالی علمی و عملی نايل شد.
دختران امام صادق(ع):
1- ام فروه که همنام مادرش بود. اين ام فروه عروس زيد بن علي بن الحسين بود.
2- اسماء
3- فاطمه
سیمای آن حضرت
بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرش امام باقر(ع) بود. جز آنکه کمی باریکتر و بلندتر بود. مردی بود میانه بالا، افروخته روی، پیچیده موی و پیوسته صورتش چون آفتاب میدرخشید. در جوانی موهای سرش سیاه بود. بینیاش کشیده و وسط آن اندکی بر آمده بود و برگونه راستش خال سیاهی داشت. محاسن آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد تنک بود. دندانهایش درشت و سفید بود و میان دودندان پیشین آن گرامی فاصله داشت. بسیار لبخند میزد و چون نام پیامبر برده میشد رنگ رخسارش زرد و سبز می شد. در پیری سفیدی موی سرش بر وقار و هیبتش افزوده بود.
حاکمان دوران امامت ایشان
حیات امام صادق(ع)، با خلافت ده خلیفه آخر بنی امیه از جمله عمر بن عبدالعزیز و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست عباسی، سَفّاح و منصور دوانیقی همزمان بود. او در سفر امام باقر(ع) به شام که به درخواست هشام بن عبد الملک صورت گرفت، همراه پدر بود. در امامت امام صادق(ع)، پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند. در این دوران حکومت بنیامیه ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنیعباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومتها فرصت مناسبی برای امام صادق(ع) جهت انجام فعالیتهای علمی فراهم کرد.البته این آزادی تنها در دهه سوم قرن دوم قمری، وجود داشت و پیش از آن در زمان بنیامیه و پس از آن به جهت قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم فشارهای سیاسی فراوانی بر ضد امام صادق(ع) و پیروانش وجود داشت.
فعالیتهای علمی
در دوران امامت امام صادق(ع)، به علت ضعف حکومت اموی، آزادی بیشتری برای ابراز عقیده به وجود آمد و بحثهای علمی بسیاری در موضوعات مختلف درگرفت. این آزادی علمی و دینی که برای کمتر امامی از ائمه دوازدهگانه وجود داشت، سبب شد تا شاگردان امام آزادانه در مباحث علمی شرکت کنند. ابان بن تغلب گزارش کرده است که مردم در مسجد از او سؤالات فقهیشان را میپرسیدند. امام صادق(ع) با استفاده از این فرصت، روایات فراوانی در زمینههای گوناگونِ فقه، کلام و... بیان کرد. به گفته ابن حَجَر هیتمی، مردم از او دانشهای فراوان نقل میکردند و آوازه او به همه جا رسیده بود. ابو بحر جاحظ هم نوشته است دانش و فقه او دنیا را پر کرده بود. حسن بن علی وشاء هم گفته است که نهصد نفر را در مسجد کوفه دیده است که از امام صادق(ع) حدیث نقل میکردند.
مناظرات علمی
در متون حدیثی شیعه، مناظرات و گفتگوهایی میان امام صادق(ع) و متکلمان مذاهب دیگر و نیز برخی از منکران وجود خدا گزارش شده است. در برخی از مناظرات، شاگردان امام صادق(ع) در حضور وی در زمینهای که تخصص داشتهاند، با دیگران مناظره کردهاند. در این جلسات امام صادق(ع) بر مناظره نظارت کرده و گاه خود نیز وارد بحث شده است. برای مثال در گفتگو با عالمی اهل شام که خود درخواست مناظره با شاگردان امام صادق(ع) را داشت، امام از هشام بن سالم خواست تا در زمینه کلام با او گفتگو کند. همچنین از فردی که قصد مناظره با او را داشت، خواست تا در هر زمینهای که میخواهد، ابتدا با شاگردانش گفتگو کند و در صورت غلبه بر آنها با او مناظره کند. آن فرد در زمینه قرآن با حُمران بن اَعیَن، در زمینه ادبیات عربی با اَبان بن تَغلِب، در فقه با زُراره و در کلام با مؤمن الطّاق و هِشام بن سالم مناظره کرد و مغلوب شد.
احمد بن علی طبرسی در کتاب الاحتجاج مجموعهای از مناظرات امام صادق(ع) را گرد آورده است که برخی از آنها عبارتاند از:
مناظره با یکی از منکران خدا درباره وجود خدا
مناظره با ابوشاکر دَیصانی، درباره وجود خدا
مناظره با ابن ابی العوجاء درباره وجود خدا
مناظره با ابن ابی العوجاء درباره حدوث عالَم
مناظرهای طولانی با یکی از منکران وجود خدا درباره مسائل مختلف دینی
مناظره با ابوحنیفه درباره شیوه استنباط احکام فقهی، بهویژه قیاس
مناظره با برخی از علماء معتزله درباره شیوه انتخاب حاکم و برخی احکام فقهی
تشکیل حکومت
سياست نخست امام صادق(ع) يك سياست فرهنگى و در جهت پرورش اصحابى بود كه از نظر فقهى و روايى از بنيانگذاران تشيع جعفرى به شمار آمدهاند. تلاشهاى سياسى امام در برابر قدرت حاكمه در آن وضعيت، در محدوده نارضايى از حكومت موجود، عدم مشروعيت آن و ادعاى امامت و رهبرى اسلام در خانواده رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بود. از نظر امام صادق(ع) تعرض نظامى عليه حاكميت، بدون فراهم آوردن مقدمات لازم، كه مهمترينش كار فرهنگى بود، جز شكست و نابودى نتيجه ديگر نداشت. چنانكه در جريان حركتى كه زيد بن على و پس از آن يحيى بن زيد در خراسان به آن دست زدند، بنى عباس بيشترين بهره را برده و در عمل، خود را به عنوان مصداق شعار «الرضا من آل محمد» تبليغ كردند.
نتيجه كار بعدها معلوم شد؛ زيرا فقه جعفرى، بنيانگذار تشيع نيرومندى گشت كه روز به روز اوج بيشترى گرفت؛ اما زيديه كه منحصرا در خط سياست بود، رو به افول گذاشتند.
خصوصیات اخلاقی امام صادق(ع)
در منابع روایی در زمینه ویژگیهای اخلاقی امام صادق(ع) گزارشهایی از زهد، انفاق، علم فراوان، عبادت بسیار و تلاوت قرآن آمده است. محمد بن طلحه امام صادق(ع) را از بزرگترین افراد اهل بیت، دارای علم فراوان، بسیار اهل عبادت و زهد و تلاوت قرآن توصیف کرده است. مالک بن انس از ائمه فقهی اهل سنت گفته است: «در مدتی که پیش امام صادق(ع) میرفته، همیشه او را در یکی از سه حالت نمازخواندن، روزهداری و ذکرگفتن دیده است».
به گزارش بحار الانوار، امام در پاسخ به درخواست فقیری، چهارصد درهم به او داد و چون سپاسگزاری او را دید، انگشترش را هم که ده هزار درهم میارزید، به وی بخشید. روایتهایی نیز از انفاقهای پنهانی امام صادق(ع) در دست است. به نوشته کتاب کافی، او شبها مقداری نان و گوشت و پول در کیسه میریخت و به صورت ناشناس به در خانه تهیدستان شهر میبرد و میان آنها تقسیم میکرد. ابوجعفر خثعمی نقل کرده است که امام صادق(ع) کیسه پولی را به او داد و از او خواست آن را به فردی از بنیهاشم بدهد و نگوید که چه کسی آن را فرستاده است. به گفته خثعمی هنگامی که آن فرد پول را گرفت، برای فرستنده آن دعا کرد و گفت: «او همیشه برایش پول میفرستد؛ اما امام صادق(ع)، باوجود ثروتش چیزی به او نمیدهد».
شهادت
بسیاری از منابع متقدم شیعه و سنی از شهادت امام صادق(ع) سخن نگفتهاند. برخی از علماء شیعه همچون شیخ مفید درگذشت او را به مرگ طبیعی دانستهاند. برخی نیز با تکیه بر حدیثی که میگوید امامان با قتل از دنیا میروند، گفتهاند امام صادق(ع) شهید شده است. شیخ صدوق تصریح کرده است که امام صادق(ع) به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت از دنیا رفته است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۱۶۸۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فضائل و برکات وجودی حضرت فاطمه معصومه(س)
حضرت فاطمه معصومه(س)، کریمه اهلبیت(ع)، شفیعه روز جزا و تنها امامزادهای است که چهار امام معصوم(ع) به زیارت ایشان سفارش کرده و پاداش زیارت بامعرفت ایشان را بهشت دانستهاند. به مناسبت سالروز ولادت حضرت معصومه(س) و آغاز دهه کرامت، درباره فضائل وجودی و معنوی و برکات بارگاه مطهر ایشان در قم، با حجتالاسلام علیرضا پیروزمند، رئیس مرکز تحقیقات بنیادین فرهنگستان علوم اسلامی قم گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
بحث را با بررسی ابعاد شخصیتی و جلوههای وجودی حضرت فاطمه معصومه(س) آغاز کنیم.
حضرت معصومه(س) خواهر تنی امام رضا(ع) و از برجستهترین امامزادگان واجبالتعظیم هستند. یکی از نشانههای جایگاه والای معنوی حضرت معصومه(س)، وارد شدن زیارتنامه مأثور از امام معصوم(ع) برای ایشان است. ما تنها سه امامزاده داریم که امام معصوم(ع) برای آنها زیارتنامه انشا فرمودهاند: حضرت عباس(ع)، حضرت علیاکبر(ع) و حضرت معصومه(س). یکی از دقایق معرفتی و معنوی زیارتنامه حضرت معصومه(س) این است که با خطاب حاضر به پیامبران و ائمه اطهار(ع) آغاز میشود و سپس به حضرت معصومه(س) سلام و اظهار ارادت میکنیم، یعنی اینها حاضرند و همانطور که به حضرت معصومه(س) که در محضرشان هستیم، سلام میدهیم، با همان خطاب، ائمه معصومین(ع) را نیز مورد خطاب قرار میدهیم و بیانگر این است ارواح طیبه معصومین(ع)، به مقام و مرقد مطهر حضرت معصومه(س) توجه دارند. افزون بر این، مضامین بلندی که در این زیارتنامه وجود دارد، بهخوبی بیانگر سجایای اخلاقی و منزلت معنوی این بانوی بزرگوار است؛ برای نمونه در زیارتنامه آن حضرت میخوانیم: «شما دارای شأن ویژهای نزد خدای متعال هستید». این شأن مسلماً بهواسطه پاکی و طهارت باطنی آن حضرت است. مقام معنوی آن حضرت به اندازهای است که امامان معصوم(ع) پیش از ولادت آن حضرت، بشارت آمدنشان را به شیعیان داده بودند. همچنین امید مجاورت و مؤانست و حشر با محمد و آلمحمد(ع) به واسطه زیارت آن حضرت در زیارتنامه ایشان آمده است.
آیا لقب «معصومه» برای این بانوی عظیمالشأن، دلالت بر عصمت ایشان دارد؟
خیر، چون آن حضرت جزو ائمه معصومین(ع) نبودند بدیهی است برای ایشان ادعای عصمت نداریم. آن حضرت در خانه اهلبیت(ع) رشد کردند و به حدی از تقوا و پرهیز از گناه رسیده بودند که مقامی نزدیک به عصمت داشتند و تالیتلو امامان معصوم(ع) یعنی نزدیکترین مقام به معصوم بودند. لقب معصومه هم نشاندهنده ارتباط و نزدیکی ایشان به امام معصوم(ع) است.
حضرت فاطمه معصومه(س)، کریمه اهلبیت(ع) و شفیعه روز جزا نیز نامیده شدهاند. در فرازی از زیارتنامه ایشان میخوانیم «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة». وجه تسمیه این القاب برای آن حضرت چیست؟
یکی از معتقدات ما شیعیان این است ائمه اطهار(ع)، مقام شفاعت دارند، یعنی به واسطه آبرومندی که نزد خدا دارند، میتوانند میان ما و خدای متعال واسطه شوند تا رحمت و غفران الهی شامل حالمان شود. اما مقام شفاعت خاص معصومین(ع) نیست و افراد مؤمن نیز به دلیل یاری دین خدا دارای درجاتی از شفاعت هستند. حضرت معصومه(س) با اینکه معصوم نیستند به دلیل شخصیت برجسته معنوی و تقرب به درگاه خدای متعال، منزلت و درجه بالایی در شفاعت دارند و شفاعتشان از بسیاری از مؤمنان دیگر فراگیرتر است. در فرازی از زیارتنامه ایشان میخوانیم: «ای فاطمه، مرا برای ورود به بهشت شفاعت کن که تو را نزد خدای متعال شأن و مقام برجسته است». این مقام شفاعت، یعنی رسیدگی به شیعیان، یک کرامت است و کریمه بودن ایشان هم ناشی از همین است؛ البته آنچه خصلت کرامت ایشان را مضاعف کرده این است که در طول تاریخ، کرامات و معجزاتی هم از حضرت درخصوص زائرانشان اتفاق افتاده که جلوهایی از شفاعت معنوی ایشان است.
از محدثه و راوی حدیث بودن آن حضرت برایمان بگویید.
محدثه به کسی میگویند که اجازه نقل حدیث دارد. هرچند از حضرت معصومه(س) احادیث زیادی در تاریخ ثبت نشده ولی ایشان به درجهای از امانت، انضباط و عدالت -که برای نقل حدیث لازم است- رسیده بودند که اجازه نقل حدیث را داشتند؛ این امر نشاندهنده شخصیت علمی و تسلط ایشان به روایات اهلبیت(ع) است. ایشان از راویان برخی از احادیث مهم پیامبر(ع) هستند. حدیث غدیر «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» و حدیث منزلت «انت منی بمنزلة هارون من موسی» از جمله آنهاست.
چرا در روایات تا این حد به زیارت بارگاه مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در قم تأکید شده و حتی پاداش زیارت بامعرفت ایشان، بهشت دانسته شده است؟
حضرت معصومه(س) از نادر امامزادگانی هستند که چهار امام معصوم، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع)، به فضیلت زیارت ایشان تأکید کرده و در مضمون مشابهی فرمودهاند: هر کس حضرت معصومه(س) را در قم زیارت کند، بهشت بر او واجب است. در برخی از این روایات این قید اضافه شده که هرکس حق معرفت حضرت معصومه(س) را بجا آورد، بهشت بر او واجب خواهد شد. علاوه بر اینها روایاتی نیز از معصومین(ع) وارد شده که فرمودهاند: قم حرم ماست. دلیل این همه تأکید به زیارت ایشان، به جز شأن فردی و مقام معنوی و علمی آن حضرت، مرکزیت یافتن قم به عنوان مرکز تشیع در ایران است. بدیهی است وقتی چند امام معصوم، شیعیان را به زیارت حضرت معصومه(س) در قم تشویق کنند، عده زیادی مجاور حضرت میشوند و افراد زیادی هم به عنوان زائر از شهرهای دیگر به این شهر رفتوآمد میکنند و این مسئله سبب صدور فرهنگ اهلبیت(ع) میشود. در حقیقت اهلبیت(ع) به صورت تاریخی شیعیان را راهنمایی میکردند تا تشیع در این خطه مورد اهتمام قرار گیرد. چنانکه از برکت وجود مطهر حضرت معصومه(س) در قم، حوزه علمیه در جوار مرقد مطهر ایشان شکل گرفت و مراجع و روحانیون تراز اولی مانند حاج شیخ عبدالکریم حائری، آیتالله العظمی بروجردی و امام خمینی(ره) در این مکان به تحصیل، تدریس و تربیت شاگرادن پرداختند. مدفن برخی از علمای بزرگ شیعه در جوار حرم حضرت معصومه(س) شرافت مضاعفی به این شهر بخشیده و به برکت مرقد مطهر حضرت معصومه(س) عملاً قم به قطب فقاهت شیعه تبدیل شده است.
خبرنگار: زهرا دلپذیر